ارسال
شده توسط دکتر اکبر اجرایی در 88/4/6 3:27 عصر
اکثر پزشکان به طور روزانه در محل کار و در حین درمان بیماران اعم از درمانگاهها یا مطب های شخصی خود با افرادی مواجه می شوند که از دردهای شدید جسمی در نقاط مختلف بدن شکایت داشته ولی در معاینات بالینی و بررسی های کمکی مثل آزمایش های مختلف،عکسبرداری ها،سونوگرافی،سی تی اسکن و ....هیچ عارضه ای برای آن نمی توان یافت. یکی از اختلالات شایع روانی، اختلالات جسمی غیرقابل توجیه از نظر پزشکی است که علامت و خصوصیات مشخصی ندارند.
منشاء بسیاری از این مشکلات می تواند فشارها و اختلالات روحی و روانی باشد که تظاهرات آن به صورت علایم و نشانههای بیماری جسمی است، اما علائم نیز به طور کامل، بیماری جسمی را نیز توجیه نمیکنند.
بیشتر علایم و نشانههای مربوط به اختلالات غیرقابل توجیه از نظر پزشکی یا شبهجسمی، ممکن است در مرحله بحرانی زندگی آغاز شود و با رفع استرس یا آموزش سازگاری به فرد مبتلا، برطرف شوند.
علایم و نشانهها شبیه حالتهای طبیعی همراه با استرس و آشفتگی روانی است، اما در اختلال شبهجسمی علایم و نشانهها شدیدتر هستند و طی یک دوره مداوم ادامه پیدا می کنند. بایستی به این نکته مهم نیز توجه نمود که درمانگر و پزشک بایستی قبل از هر اقدام با بررسی های دقیق احتمال وجود و بروز اختلالات جسمی را ابتدا رد نموده و سپس به وجود بیماری های روحی و روانی بیندیشد چون ممکن است خدای ناکرده برخی از قضاوت های اولیه باعث گمراهی پزشک و انجام درمان های نابجا گردد.
بیشتر علایم و نشانههای مربوط به اختلالات غیرقابل توجیه از نظر پزشکی یا شبهجسمی، ممکن است در مرحله بحرانی زندگی آغاز شود و با رفع استرس یا آموزش سازگاری به فرد مبتلا، برطرف شوند.
علایم و نشانهها شبیه حالتهای طبیعی همراه با استرس و آشفتگی روانی است، اما در اختلال شبهجسمی علایم و نشانهها شدیدتر هستند و طی یک دوره مداوم ادامه پیدا می کنند. بایستی به این نکته مهم نیز توجه نمود که درمانگر و پزشک بایستی قبل از هر اقدام با بررسی های دقیق احتمال وجود و بروز اختلالات جسمی را ابتدا رد نموده و سپس به وجود بیماری های روحی و روانی بیندیشد چون ممکن است خدای ناکرده برخی از قضاوت های اولیه باعث گمراهی پزشک و انجام درمان های نابجا گردد.
انواع اختلالاتی که از نظر پزشکی علایم و نشانههای غیرقابل توجیه دارند عبارتاند از: اختلال جسمیسازی، اختلال درد، اختلال تبدیلی و خودبیمار انگاری.
الف)اختلال جسمیسازی : چنین افرادی برای چند سال متوالی، دچار بیماریهای جسمانی هستند، ولی وقتی که پزشک آنها را مورد معاینه قرار دهد، علت بدنی و جسمی واضحی پیدا نمیکند. برخی نشانهها و علایم اختلال جسمیسازی شامل کمردرد، سردرد، درد مفصل و درد قفسهسینه است. همچنین برخی مشکلات گوارشی از قبیل التهاب معده، تهوع، استفراغ و اسهال نیز از دیگر علایم این اختلال به شمار میرود.
این علایم به طور معمول در نوجوانی شروع میشود و بیشتر در بین خانمهای جوان رایج است.
ب)اختلال درد: اختلال درد شامل تجربه درد به مدت طولانی است و هیچ دلیل جسمی، علت درد را آشکار نمیکند. این اختلال همانند دردهای مزمن مفاصل نیست که اساس جسمی داشته باشد. اختلال درد به طور معمول بین سنین 30 تا 50 سالگی شروع شده و معمولا به طور ناگهانی ظاهر میشود و پس از چند هفته یا چند ماه درد آن بدتر میشود. تداوم این اختلال نیز در خانمها دو برابر آقایان است.
افراد دچار این اختلال ممکن است مدت های زیادی فعالیت طبیعی و کارشان را رها کنند. از یک پزشک به پزشک دیگر میروند و از روشهای زیادی برای از بین بردن دردشان استفاده میکنند. این اختلال میتواند به استرس منجر شود.
ج)اختلال تبدیلی :علایم و نشانههای این اختلال، بیشتر حسی و حرکتی است. نشانههای حسی شامل از دست دادن حس درد یا لامسه، دوبینی، کوری و کری است. علایم و نشانههای حرکتی شامل: ضعیف شدن تعادل و هماهنگسازی، فلج شدن، مشکل در بلع یا تولید صداست. برخی افراد حتی به حملات قلبی، صرع یا تشنج نیز دچار میشوند.
نتایج آزمایشهای عصبی و دیگر آزمایشها، هیچ مورد غیرطبیعی را نشان نمیدهند، ولی عوامل روانشناسی از قبیل استرس، عامل به وجود آورنده یا تشدید کننده ی علایم و نشانههای مربوط به این اختلال می باشد و به طور معمول در نوجوانی و ابتدای جوانی ظاهر میشوند.
د)خود بیمار انگاری:خودبیمارانگاری یک نوع دلنگرانی، همراه با ترس از بیماری است. یعنی اینکه بیمار خود باور میکند که به یک نوع بیماری مبتلا شده و نقش یک بیمار جسمی را بازی میکند، حتی پس از یک معاینه کامل و اطمینان پزشک از نبود هیچگونه اختلال بدنی، یک ترس بدون دلیل از بیماری در وی ادامه می یابد.
در بیمار معمولا تغییر در میزان ضربان قلب ایجاد میشود. افزایش تعریق و درد معده، نیز به عنوان یک دلیل روشن از این بیماری است.
فکر و ذهن بیمار، نگران اختلال در ارگانهای بدنش می باشد. به عنوان مثال نگرانی از اینکه مبتلا به بیماری قلبی می باشد. اغلب اشخاص خودبیمارانگار، توقع بیش از حد از پزشک خود دارند و تلاشهای پزشک برای سلامت خود را ناکافی و غیر موثر می دانند.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که در اختلالی موسوم به اختلال تصنعی شخص بیمار علایم یک بیماری جسمی را شبیهسازی میکند و یا حتی آسیبی به خود میزند تا به این ترتیب توجه دیگران را به خود و بیماری اش جلب کند.
درمان :با مراجعه به پزشک ابتدا وی معاینه ای کامل انجام داده و دلیل جسمی اختلالات عنوان شده توسط بیماررا تا حد امکان مورد تحقیق قرار میدهد. وقتی که برای بیماری او دلیلی جسمی یافت نشود، بیماری روانی از جمله اضطراب و افسردگی به عنوان علت عارضه مطرح میشوند.
به طور معمول درمان، روی روش زندگی بیمار متمرکز میشود به طوری که وی بیش از حد تصنعی و محدود نباشد. این درمان شامل رواندرمانی و تا حد امکان تجویز داروهای ضدافسردگی است.
داروی ضدافسردگی ممکن است برای شخص افسرده به همراه خود اختلال شبهجسمی هم داشته باشد که برای وی مفید است.
این داروها همچنین درد را کنترل کرده و خواب را بهبود میبخشند.
الف)اختلال جسمیسازی : چنین افرادی برای چند سال متوالی، دچار بیماریهای جسمانی هستند، ولی وقتی که پزشک آنها را مورد معاینه قرار دهد، علت بدنی و جسمی واضحی پیدا نمیکند. برخی نشانهها و علایم اختلال جسمیسازی شامل کمردرد، سردرد، درد مفصل و درد قفسهسینه است. همچنین برخی مشکلات گوارشی از قبیل التهاب معده، تهوع، استفراغ و اسهال نیز از دیگر علایم این اختلال به شمار میرود.
این علایم به طور معمول در نوجوانی شروع میشود و بیشتر در بین خانمهای جوان رایج است.
ب)اختلال درد: اختلال درد شامل تجربه درد به مدت طولانی است و هیچ دلیل جسمی، علت درد را آشکار نمیکند. این اختلال همانند دردهای مزمن مفاصل نیست که اساس جسمی داشته باشد. اختلال درد به طور معمول بین سنین 30 تا 50 سالگی شروع شده و معمولا به طور ناگهانی ظاهر میشود و پس از چند هفته یا چند ماه درد آن بدتر میشود. تداوم این اختلال نیز در خانمها دو برابر آقایان است.
افراد دچار این اختلال ممکن است مدت های زیادی فعالیت طبیعی و کارشان را رها کنند. از یک پزشک به پزشک دیگر میروند و از روشهای زیادی برای از بین بردن دردشان استفاده میکنند. این اختلال میتواند به استرس منجر شود.
ج)اختلال تبدیلی :علایم و نشانههای این اختلال، بیشتر حسی و حرکتی است. نشانههای حسی شامل از دست دادن حس درد یا لامسه، دوبینی، کوری و کری است. علایم و نشانههای حرکتی شامل: ضعیف شدن تعادل و هماهنگسازی، فلج شدن، مشکل در بلع یا تولید صداست. برخی افراد حتی به حملات قلبی، صرع یا تشنج نیز دچار میشوند.
نتایج آزمایشهای عصبی و دیگر آزمایشها، هیچ مورد غیرطبیعی را نشان نمیدهند، ولی عوامل روانشناسی از قبیل استرس، عامل به وجود آورنده یا تشدید کننده ی علایم و نشانههای مربوط به این اختلال می باشد و به طور معمول در نوجوانی و ابتدای جوانی ظاهر میشوند.
د)خود بیمار انگاری:خودبیمارانگاری یک نوع دلنگرانی، همراه با ترس از بیماری است. یعنی اینکه بیمار خود باور میکند که به یک نوع بیماری مبتلا شده و نقش یک بیمار جسمی را بازی میکند، حتی پس از یک معاینه کامل و اطمینان پزشک از نبود هیچگونه اختلال بدنی، یک ترس بدون دلیل از بیماری در وی ادامه می یابد.
در بیمار معمولا تغییر در میزان ضربان قلب ایجاد میشود. افزایش تعریق و درد معده، نیز به عنوان یک دلیل روشن از این بیماری است.
فکر و ذهن بیمار، نگران اختلال در ارگانهای بدنش می باشد. به عنوان مثال نگرانی از اینکه مبتلا به بیماری قلبی می باشد. اغلب اشخاص خودبیمارانگار، توقع بیش از حد از پزشک خود دارند و تلاشهای پزشک برای سلامت خود را ناکافی و غیر موثر می دانند.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که در اختلالی موسوم به اختلال تصنعی شخص بیمار علایم یک بیماری جسمی را شبیهسازی میکند و یا حتی آسیبی به خود میزند تا به این ترتیب توجه دیگران را به خود و بیماری اش جلب کند.
درمان :با مراجعه به پزشک ابتدا وی معاینه ای کامل انجام داده و دلیل جسمی اختلالات عنوان شده توسط بیماررا تا حد امکان مورد تحقیق قرار میدهد. وقتی که برای بیماری او دلیلی جسمی یافت نشود، بیماری روانی از جمله اضطراب و افسردگی به عنوان علت عارضه مطرح میشوند.
به طور معمول درمان، روی روش زندگی بیمار متمرکز میشود به طوری که وی بیش از حد تصنعی و محدود نباشد. این درمان شامل رواندرمانی و تا حد امکان تجویز داروهای ضدافسردگی است.
داروی ضدافسردگی ممکن است برای شخص افسرده به همراه خود اختلال شبهجسمی هم داشته باشد که برای وی مفید است.
این داروها همچنین درد را کنترل کرده و خواب را بهبود میبخشند.